خاطرات ازدواج

ساخت وبلاگ
خدایا نمیدونم تا کی باید از دستش حرص بخورم ؟ خدای من شکرت از این آزمایش...منو رها کن و به عزت خود بهم عزت و جلال بده . من رو تو آزمایشات دست بگیر و تنهام نذار... خدایا بعضی آزمایشهات رو خوب جاهایی میذاری... یک جاهایی میذاری که لبه ی تیغ تیزه و یک ذره اون ور این ور رفتن می بره... یه جاهایی میذاری که اگه حرفی زده به بوته آزمایش گذاشته میشه.. یک روزی ک گفتم شرط اول من احترام به پدر و مادره و دوست داشتم همسرم به پدر و مادرش احترام بذاره و من رو از این طریق آزمایش کردی...با احترام و یا به عبارتی اطاعت بی چون و چرای همسر وشریک زندگی ام از پدر و مادرش تا حد اختلال برنامه ریزی های همسرانه مان....(.پانوشت یک ) اینقدر شاکی ام کردی از این اطاعت بی چون و چرا ، و من وظیفه دارم هم چنان حداحترامم را حفظ کنم...وقتی شاکی می شوم از اختلال برنامه ها...از بی حرمتی های همسرم به من.... خدایا کمکم کن... یا وقتی به من عزت نهادی با نزدیک کردن خودت به من.. و حالا با اذیت های مذهبی و فشارهای مذهبی همسرم من را به بوته آزمایش گذاشتی(تا از دور خارج نشوم ) بر حفظ آن چه در اوج بی تو بودن کسب کردم...... خدای من ..... خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 224 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 21:15

خدای عزیزم..... گاهی دلم برای آدم های نفهم تنگ میشه. نه که دوسشون داشته باشم اما گاهی حرکتاشون برام جالبه. وقتی ستمی میکنند با عمق وجود به ستمشون اعتراف میکنند و به دلجویی میاند . اما امان از آدمهای خود عاقل پندار.. که ستم خود رو با هزار دلایل مذهبی و عقلی و شرعی و ...توجیه میکنند و بر کاملترین ستمهاشون سرپوش میذارند... نه عذرخواهی بلدند و نه برقامت عاقل پیشه شان عذرخواهی میگنجد.. و تو میمانی و خاطرات آن لحظه هایی که شریک عاقل میخاستی.... این جا را هم ندیده بودی... اسمشون رو گذاشتم سرپوش عاقلی! خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 199 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 21:15

وقتی که هنوز با هم نیستید.... خیلی چیزها رو توی تصور نمیکنی ک مشکلی وجود داشته باشه. وقتی میخای ببینی فلان مشکل رو داره یا نه ، معمولا اونایی رو تحقیق میکنی ک همون مشکل رو توی اطرافیانت دیدی و بعنوان مشکل شناختیشون. مثلا اگه کسی معتاد توی فامیل داشته باشه و مضراتش رو دیده باشه به دنبال تحقیق اینه که آیا طرف معتاد هست یا نه. اما خیلی وقت ها هست خیلی از مشکلات رو ما اصلا نمیشناسیم که بخایم درباره بودن و یا نبودنش تحقیق کنیم و خیلی وقت های دیگه و یا بعبارتی ازون بدتر..... اینه که گاهی وقتی یک مشکل رو می بینی و بعد راه حلی هم توی ذهنت براش سراغ داری به دنبال کسی میری که اون راه حل رو توش ببینی... اما اگه دقت نکنی... این احتمال هست که حتی توی اون راه حل هم طرف زیاده روی کنه. و این هم خودش یک مشکله. یک مشکلی که تو شاید از ذوق حل شدن مشکل قبلی ، حتی مشکل بودنشو نفهمی. و بعد وقتی بفهمی که تو عمق کار رفتی تو کنه کار رفتی و اینجور مواقع هم راه حلی برات نیست و نه راه بازگشتی. و فقط فهمیدی. و شایدمثل من فقط بنویسی.... خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : مشکل عجیب غریب بودن زیرنویس, نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 221 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 21:14

از تنهایی داشتم آهنگ گوش میدادم...

رفت سراغ یه آهنگ خیلی خیلی قدیمی...

گریه نکن...گریه نکن..دوسِت دارم...بیشتر از جونم ..من دوستِ دارم...این دم آخر...گریه نکن...گریه نکن...

قسمت میدم پشت سر من..من مسافر گریه نکن

.

.

.

توی این تنهاییام یاد شیرین اون روزایی افتادم که میگفتی که منو حتی بیشتر ازخودت دوس داری.

خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : یه آهنگ خیلی غمگین,یه آهنگ خیلی قشنگ,یه آهنگ خیلی شاد, نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 211 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 21:14

هنوز تو هستی...

شاید دور تر از من باشی....

اما هستی...

و من سفت سنگرت را حفظ خواهم کرد.

خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 224 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 21:14

دلم میخاست وقتی بت میگفتم دلم گرفته...

مرد دلم میشدی و خیالش را راحت میکردی....

اما تو هواست به خانه ی مادرت بود...

دلم میخاست دلدردم رو میفهمیدی...

اما...

دلم میخاست با من یکی بودی

اما....

خاطرات ازدواج...
ما را در سایت خاطرات ازدواج دنبال می کنید

برچسب : بدون عنوان بولس جورج,بدون عنوان السودان,بدون عنوان, نویسنده : 7tapiroozi8 بازدید : 224 تاريخ : پنجشنبه 25 آذر 1395 ساعت: 21:14